محل تبلیغات شما

دیروز سرشبی حالم گرفته بود.پاشدم یکی از کشوهای میزمو مرتب کنم.

بین برگه های داخل کشو دست نوشته ای دیدم که از کتاب ۲۱ بود.

نشستم خوندمش و چقدر جذاب بود.

پرت شدم به اون زمانی که اینو نوشتم و پرت شدم به زمانی که این اتفاقات بیفته.

هنوز چیزی تغییر نکرده.من همونی که اونجا نوشتم میخوامحدود یکسال یا بیشتر از اون نوشته میگذره و هنوز اون چیزی که میخوام اتفاق نیفتاده.

جالبه بعد خوندن اون نوشته روی هوا فال حافظی گرفتم و نوشت:توقعت ازش زیاده.کوتاه بیا!!!!

دقیقا همینو گفته بود:))))))



دلم درد داره الان کسیو میخوام از پشت بغلم کنه تا گودی کمرم با شکمش گرم کنه.دستش هم بزاره روی شکمم و فشار بده و من بخوابم‌ در این دریای محبتش.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها